سلطان خوبان

به عشق داداشم محمدعلی

سلطان خوبان

به عشق داداشم محمدعلی

مطالب پربحث‌تر

۲۰ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۱
  • ۰


امروز داداش محمدعلی از مشهد زنگ زده بود 

خیلی دلم براش تنگ شده

کاش می شد توی مشهد پشت سر محمدعلی  دو رکعت نماز بخونم...





  • Alomina Ph
  • ۱
  • ۰

ابوتراب

  • Alomina Ph
  • ۱
  • ۰

شهادت

زود بیدار شدم تا سر ساعت برسم 
بایداین بار به غوغای قیامت برسم

من به "قد قامت" یاران نرسیدم، ای کاش
لا اقل رکعت آخر به جماعت برسم

آه ،مادر! مگر از من چه گناهی سر زد
که دعا کردی و گفتی به سلامت برسم؟

طمع بوسه مدار از لبم ای چشمه که من
نذر دارم لب تشنه به زیارت برسم

سیب سرخی سر نیزه ست...دعا کن من نیز
اینچنین کال نمانم به شهادت برسم

  • Alomina Ph
  • ۱
  • ۰

اینم حرفیه...

  • Alomina Ph
  • ۱
  • ۰

مختاری

من که اصرار ندارم تو خودت مختاری

یا بمان... یا که نرو... یا نگهت میدارم

  • Alomina Ph
  • ۱
  • ۰

  • Alomina Ph
  • ۱
  • ۰

  • Alomina Ph
  • ۱
  • ۰

چه کوتاه است شبهای وصال دلبران یا رب 


  

خدا از عمر ما بر عمر این شبها بیفزاید 


  • Alomina Ph
  • ۱
  • ۰

هتل کوبورگ


من به لبخند گرگ بدبینم

به دروغ بزرگ بدبینم

گرم‌تر می ‌شود مذاکره ‌ها

تنگ‌تر می ‌شود محاصره‌ ها

این چه بازی‌ست این چه شطرنج است

که نصیب پیاده‌ها رنج است

این چنین گفت‌وگو که دید و شنید

گفت‌وگو زیر سایه‌ تهدید


به شجاعان این دیار قسم

که از افسون ترس می‌ترسم


چه کنم دست دشنه را خوانده ست

زخم‌هایی که بر تنم مانده ست

دیده‌ام من به دست‌های شما

ردّ خون برادرانم را

چه بگویم نمی‌رود از یاد

تلخی بیست و هشتم مرداد

آن طرف موج خنده‌های شماست

ناو وینسنس، این طرف پیداست

شاهدان دوباره‌ی مایند

خیل تابوت‌ها که می‌آیند

چند نسل است روی شانه ما

می‌رود کاوانی از شهدا


خیل کودک‌کشان نامردند

پی راه هجوم می‌گردند

روبهان راه خدعه را بلدند

جرزنان دقیقه‌ی نودند

هند خونخوار و خنده‌های ژکوند

عمر و عاصان شیک‌پوش بلوند

چشمشان بر حریممان تا کی

ناظران آژانس سی آی ای

خطّ پرونده‌هایشان پیداست

نقشه‌ی قتل شهریاری‌ها‌ست

رگ تحریم می‌زنیم به کار

همت ما مباد صرف قمار

گرچه نمرود هیزم آورده ست

باز دست خداست بالادست

  • Alomina Ph
  • ۱
  • ۰

پ.ن: دیدار رهبری با شاعران
  • Alomina Ph
>